برچسب ها - پدرم لحظه آخر چشم انتظار
خواهر شهیدان «علیاکبر،حسین و داوود تاجیک»:
مادرم قرآن را بوسید و طوری که اشک در چشمانش حلقه زده بود داوود را در آغوش گرفت و گفت که هر چه خدا بخواهد همان می شود و اگر من جلوی تو را بگیرم، نمی توانم جوابگوی ائمه معصومین و حضرت زینب(س) باشم. ان شاء لله شهادتت مبارک باشد.
کد خبر: ۸۶۰۱۸۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۸
گفتگو